شعر نفيسه سادات موسوي، شاعر جوان کشورمان در پي شهادت
سردار رشيد اسلام «حاج قاسم سليماني»


دستشان باز شد آلوده به خون، جاني‌ها
بي‌دوام است ولي خنده شيطاني‌ها

کم علمدار نداديم در اين کرب و بلا
کم نبودند در اين خاک سليماني‌ها

جاي هر قطره خون، صد گل از اين باغ شکفت
کي جهان ديده از اين گونه فراواني‌ها؟

آرزو داشت به ياران شهيدش برسد
رفت پيوست به حاج احمد و طهراني‌ها

شعله شد خشم فروخورده ما از اين داغ
کم مباد از سرشان سايه ناداني‌ها

برسانيد به آنها که پشيمان نشوند
ثمري نيست در اين دست پشيماني‌ها

غيرت است اين که همه پير و جوان مي‌بندند
گره بر چکمه و سربند به پيشاني‌ها

انتقامش به خدا از حججي سخت‌تر است
واي از مشت گره‌کرده ايراني‌ها!

راهي قدس شده لشکر آزادي قدس
اين خبر را برسانيد به سفياني‌ها


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه کامپیوتر بزمان هورامان مراقبت از موها فروشگاه اینترنتی آی سی دانلود Jason طراحي سايت -سئو وبهينه سازي - تبليغات -برند سازي -توسعه دهنده وب پایگاه رسمی آزادگان تکریت 11 پسری در حال شکل گیری! Cynthia