اي دختر رسول خدا؛
اي بهانه هستي عالم؛ اي بزرگ ترين اسوه صبر
اينک آن گونه جان سوز و جان گداز مي روي که
چشم هاي صبورترين و مظلوم ترين بنده خدا
علي مرتضي عليه السلام ، نيز لحظه اي نباريدن را تاب نمي آورد.
آينه مهرباني و رحمت بودي و اينک با دريايي از
درد و اندوه مي روي. براي صبوري و تحمل آمده بودي
و اينک با کوهي از بارِ سختي و مصيبت باز مي گردي.
آمده بودي براي صبوري، براي بردباري و ايستادگي؛
براي آن که در کودکي مادرِ پدر باشي
و در جواني ياورهمسر و اينک همسرِ داغ دارِ توست که
به تنهايي بار آن همه مصيبت را با درد فراق تو يک جا به دوش مي کشد
با غسل دادن تو، همه دردها و رنجها را دوره مي کند
اشک مي ريزد، امّا تاب مي آورد.
همه صبوري تو و همه بردباري اين لحظه هاي پر درد
همسرت علي عليه السلام براي آن بود که گوهر اسلام تابنده بماند
و اينک ما دوستداران و عاشقان تو امانت دارانِ آن گوهريم
و در حفظ اين امانت از تو ياري مي خواهيم.
ياري مان کن که سخت محتاجيم.
امضاء
درباره این سایت