درماندگي، يعني که فهميدم
وقتي کنارم روسري داري
يک تار مو از گيسوانت را
در رخت خواب ديگري داري .




به ياد همه پدران  آسماني




.کمي آن طرف تر


ميان بغض من و شاپرکها


 بابا نفس داشت




هرچند سنگ صبوري جز


قاب عکس کنار طاقچه دلتنگي ندارم


اما مدت هاست


از هرچه بي تو بر من روا داشت روزگار ،


بيزارم




تقدير به خودخواهي خود


تو را از من گرفت




هنوز نفس ميکشد زمين


هنوز خاک سرد نيست


هنوز ياد لحظه هاي بودنت


آرامم ميکند




وگرنه به کدامين صبر ميشود


بي تو زندگي  کرد  پدر جان ؟؟؟


 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Instagram Takipçi Satın Al - Ucuz Takipçi Satın Al Park Jihoon Fan Club اکالیپتوس مجله ی متخصصان لوکس فایل مقالات و اخبار تخصصی سئو رایگان ها بنولوژی شبکه خبری چلگرد